جدول جو
جدول جو

معنی عمل گزار - جستجوی لغت در جدول جو

عمل گزار
(بَ پَ)
عمل دار. انجام دهنده عمل دیوانی. بعهده دارندۀ عمل
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که اموالی از محلی جمع آوری کند و به مخدوم خود یا دولت تحویل بدهد
فرهنگ فارسی عمید
(عَ مَ گُ)
انجام دادن عمل. ادای عمل دیوانی. سپردن عمل دیوانی به کسی:
از تو سخن عمل گزاری
از بنده دعا ز بخت یاری.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خِ مَ کُ نَنْ دَ / دِ)
کسی که مالی را که از اراضی و املاک بدست آورده، تحویل مخدوم یا دولت دهد. این کلمه را در فرهنگها ’مالگذار’ نوشته اند و آن صحیح نیست. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مالگذار شود
لغت نامه دهخدا
(بَ وَ)
عامل و متصدی. (آنندراج). تحصیلدار و خراجدار و کسی که مالیات را جمعمی کند و مأمور دیوانی. (ناظم الاطباء) :
وین فلک گرچه بد عمل داریست
هم به نیکی حساب من رانده ست.
خاقانی.
ملک صفاتی کاندر ممالک شرفش
سپهر گفت که من کهترین عملدارم.
خاقانی.
عمل داران برابر می دویدند
زر و دیبا بخدمت می کشیدند.
نظامی.
عمل داران چو خود را ساز بینند
به معزولان از این به بازبینند.
نظامی.
عمل خانه دل بفرمان توست
زبان خود عملدار دیوان توست.
نظامی.
، شحنه. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
هیر گزار کسی که مالی را که از اراضی و املاک بدست آورده تحویل مخدوم یا دولت دهد. توضیح این کلمه را در فرهنگها مالگذار نوشته اند و آن صحیح نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمل دار
تصویر عمل دار
تحصیلدار و خراجدار و کسی که مالیات را جمع میکند و مامور دیوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمل دار
تصویر عمل دار
والی، حاکم، تحصیل دار مالیات
فرهنگ فارسی معین
رملستان، ریگزار، ریگستان، شن زار، ماسه زار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
عمليٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
Pragmatist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatiste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
Pragmatiker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
实用主义者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
حقیقت پسند
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
বাস্তববাদী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
ผู้ยึดหลักความจริง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatisti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatist
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
実用主義者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
פרגמטיסט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
прагматик
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
실용주의자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
व्यावहारिकतावादी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmaticus
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
прагматик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatyk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عمل گرا
تصویر عمل گرا
pragmatico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی